بود در کنج خانه صبح دمی از عراقی عشاقنامه 1
1. بود در کنج خانه صبح دمی
خاطر من بخود فتاده دمی
1. بود در کنج خانه صبح دمی
خاطر من بخود فتاده دمی
1. ای ملامت کنان بیحاصل
سعی کمتر کنید در باطل
1. چون بدید این غزل بدین سان خوب
ملتفت شد به طالب آن مطلوب
1. ای ز روی تو آفتاب خجل
وز لبت آب زندگی حاصل
1. آن غزال این غزل چو زیبا دید
به کرشمه به سوی من نگرید