بسمالله الرحمن الرحیم ,
حمد بیحد و ثنای بیعد پادشاهی را که وجود هر موجود نتیجه خود اوست وجود هر موجود حمد و ثنای وجود او که «وان من شییء الا یسبح بحمد» آن خداوندی که از بدیع فطرت و صنیع حکمت به قلم کرم نقوش نفوس را بر صحیفه عدم رقم فرمود و آب حیات معرفت را در ظلمات خلقیت بشریت تعبیه کرد که «و فی انفسکم افلا تبصرون». ,
قلندروشان تشنه طلب را سکندروار به قدم صدق سلوک راه ظلمات صفات بشری میسر گردانید و به عنایت بیعلت خضر صفتان سوخته جگر آتش محبت را به سرچشمه آب حیات معرفت رسانید که «او من کان میتا فاحییناه و جعلنا له نورا یمشی به فیالناس». ,
و درود بسیار و آفرین بیشمار بر ارواح مقدس و اشباح بی دنس صد و بیست و اند هزار نقطه نبوت و عنصر فتوت باد که سالکان مسالک حقیقت و مقتدایان ممالک شریعت بودند که «اولئک الذین ائیناهم الکتاب والحکم و النبوه» خصوصا بر سرور انبیا و قافله سالار قوافل اولیا محمدمصطفی صلواتالله علیه و علی آله و ازواجه و عترته الطیبین الطاهرین و خلفائه الراشدین الهادین المهدیین و اضحابه اجمعین و سلم تسلیما کثیرا. ,
باب اول ,
در دیباچه کتاب و آن مشتمل است بر سه فصل: ,
فصل اول در بیان آنک فایده نهادن کتاب در سخن ارباب طریقت و بیان سلوک چه چیزیست؟ ,
فصل دوم در بیان آنک سبب نهادن این کتاب چه بود خاصه به پارسی؟ ,