1 ای مرغ بر پریده به بالا چگونهای؟ وی در باز رفته به دریا چگونهای؟
2 ای مریم طهارت وی جوهر حیا! در خلوتآشیان مسیحا چگونهای؟
3 اینجا به ماتم تو جهانی سیاه شد معلوم کن یکی که تو آنجا چگونهای؟
4 از نکبت زمانه مگو کان چگونه بود؟ در زیر خاک تیره بگو تا چگونهای؟
1 ای شاه! یاور تو درین غم خدای باد طبع تو شاد و تیغ تو عالم گشای باد
2 هر جا که رخت جاه و جلال تو افگند آنجای عیش خانه و دولت سرای باد
3 این رنج دل که در تو رسید از قضای حق بدخواه ملک و خصم ترا جان گزای باد
4 ای سایه تو بر سر دین سایه همای فر تو در زمانه چو پر همای باد
1 دل در اندوه جان نبایستی جان حریف جهان نبایستی
2 تا ندیدی کس آشیانه خاک دیده جز خاکدان نبایستی
3 آسمان را کزو کس ایمن نیست از حوادث امان نبایستی
4 نه فلک چون عدوی شش جهتند عمر جز یک زمان نبایستی
1 روح را خار در جگر فگنید عقل را خاک در بصر فگنید
2 ساز راحت چو ذره ذره شکست زخمه بر روی قرص خور فگنید
3 خواجه رفت از جهان چه تن زده اید؟ به جهان شور و فتنه در فگنید
4 هین که ایام شام خورد بر او سنگ در شیشه سحر فگنید
1 تا عالم است امید کسی زو وفا نشد تا خاک بود درد دلی را دوا نشد
2 کس دانه ای نیافت ازین خرمن کبود تا همچو دانه بسته دام فنا نشد
3 دهر دو رنگ و چرخ دو کیسه چه کار کرد؟ کان هر چه بد صواب به آخر خطا نشد
4 بر ساحل سعادت کلی که اوفتاد؟ آنکس که از مشیمه عالم جدا نشد
1 ای شخص تو نشانه تیر محن شده روحت به بارگاه صفا مرتهن شده
2 بی روی تو گرفته شکن روی آفتاب وز رفتن تو سخن بی شکن شده
3 ببرید بند کیسه عمرت به دست قهر این چرخ همچو کاسه همه تن دهن شده
4 من در غم تو زخمه ناهید سوخته ناهید در عزای تو بربط شکن شده
1 ای که موج سینه تو غوطه دریا دهد پرتو طبعت فروغ عالم بالا دهد
2 گر ضمیر غیب دان تو براندازد تتق بس که تشویر عروس قبه خضرا دهد