نهایت نیست راه عشق را یار از سلطان باهو غزل 29
1. نهایت نیست راه عشق را یار
تو یک روباش دست ازکار بردار
1. نهایت نیست راه عشق را یار
تو یک روباش دست ازکار بردار
1. تعالی الله چه زیبا روی دلدار
چو حسنش دیدم و دل گشت گلزار
1. نیست کس محرم که پیغامم رساند یار را
وز حقیقت حال ما آگه کند دلدار را
1. ببازی عشق میبازم، دل و جان را فدا سازم
بدم منصور می نازم، یقین خُود را فدا سازم
سلطان باهو یکی از شاعران نامدار ادبیات فارسی است که در قرن 11 هجری در ایران زندگی میکرد. آثار او نمایانگر فرهنگ، اندیشه و زیباییشناسی دوران خویش است و همچنان در دل علاقهمندان به شعر فارسی جایگاه ویژهای دارد.
شعرهای سلطان باهو معمولاً مضامینی چون عشق، عرفان، اخلاق، دین و مسائل اجتماعی را در بر میگیرند. او با بهرهگیری از زبان فاخر و تصاویری بدیع، توانسته است احساسات انسانی را به شکلی عمیق و اثرگذار بیان کند.
در منابع تاریخی آمده است: سلطان باهو (۱۰۳۹ - ۱۱۰۲ ه ق) از عارفان صوفی مسلک هند در سدهٔ دوازدهم متعلق به طریقهٔ سروریهٔ قادریه بود.
در سایت شعرنوش میتوانید مجموعهای از غزلیات، قصاید و سایر اشعار سلطان باهو را با دستهبندیهای مختلف مطالعه و مرور کنید.