شاهی به میان آمد از ملکالشعرا بهار ترجیع 687
1. شاهی به میان آمد و شاهی ز میان رفت
صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت
...
1. شاهی به میان آمد و شاهی ز میان رفت
صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت
...
1. می ده که طی شد دوران جانکاه
آسوده شد ملک، الملکلله
...
1. چندگویی چرا مانده ویران
هند و افغان و خوارزم و ایران
...
1. ای فلک آل علی را از وطن آواره کردی
زان سپس در کربلاشان بردی و بیچاره کردی
...
1. ای دل ز جفای دیده یاد آر
زان اشک به ره چکیده یاد آر
...
1. با بنده فلک چرا به جنگ است
سبحان الله این چه رنگ است
...
1. ماه مشروطه در این ملک طلوعیدن کرد
انتخابات دگر بار شروعیدن کرد
...
1. در دست کسانی است نگهبانی ایران
کاصرار نمودند به ویرانی ایران
...
1. خیزکز مشرق عیان گردید شب
سرمهٔ چشم جهان گردید شب
...