شیخ بهایی

صفحه 1 از 1
1 اثر از دفتر چهارم - قسمت دوم در کشکول شیخ بهایی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر دفتر چهارم - قسمت دوم در کشکول شیخ بهایی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / شیخ بهایی / کشکول شیخ بهایی / دفتر چهارم - قسمت دوم در کشکول

دفتر چهارم - قسمت دوم در کشکول شیخ بهایی

1 چو می بینم کسی کز کوی او دلشاد می آید فریبی کز وی اول خورده بودم یاد می آید

2 گرم اقبال روزی یار گردد غنوده بخت من بیدار گردد

3 برآن درگاه خواهم داد از این دل مسلمانان مرا فریاد از این دل

4 دلی دارم که از جان برگرفته امید از کفر و ایمان برگرفته

از رویدادهائی که بین حسن صباح و وزیر خوشوقت نظام الملک اتفاق افتاد، آن که: سلطان ملکشاه فرمان داد مقداری مرمر از حلب به اصفهان آورند. ,

یکی از اهل بازار عسکر شتران دو مرد عرب را برای حمل پانصد رطل مرمر یاد شده به کرایه بگرفت. یکی از آن دو عرب را چهار شتر بود و دیگری را شش شتر. ,

هر یک نیز پانصد رطل مرمر بهر خود همی آورد. ایشان این بارها را بین ده شتر تقسیم کردند. زمانی که ایشان به اصفهان رسیدند، سلطان ملکشاه دستور داد به آن دو هزار دینار دهند. ,

این وجه را خواجه نظام الملک تقسیم کرد و صاحب شش شتر را ششصد دینار داد و صاحب چهار شتر را چهارصد دینار. ,

سقراط حکیم را روایت کرده اند که کسی پرسیدش، سبب زیادتی سرور تو و اندکی غمانت چیست؟ گفت: از آن است که چیزی گرد نمی کنم که از میان رفتنش دلتنگم کند. ,

2 خیال روی تو در خاطر است خلقی را کسی ملاحظه ی خاطر کدام کند

3 نه آشنا و نه بیگانه ای نمیدانم که اختلاط چنین را کسی چه نام کند

4 شرح غم عشق را بیان دگر است داغ دل خسته را نشان دگر است

1 کدام روز بیک جا قرار داشت دلم همیشه این دل بی خانمان هوائی بود

2 در محشر اگر لطف تو خیزد به شفاعت بسیار بگردند و گنه کار نیابند

3 سعدی تو کیستی که دم از عشق می زنی دعوی بندگی کن و اقرار چاکری

4 دل گفت مرا علم لدنی هوس است تعلیمم کن اگر ترا دست رس است

1 زمغروری کلاه از سر شود دور مبادا کس به زور خویش مغرور

2 بسا دهقان که صد خرمن بکارد ز صد خرمن یکی را برندارد

3 تحمل را به خود کن رهنمونی نه چندانی که بار آرد زبونی

4 گراز هر باد چون برگی بلرزی اگر کوهی شوی، کاهی نیرزی

شیر - ابوالحرث ,

روباه - ابوالحصین ,

گرگ - ابوجعده ,

قاطر - ابوالاثقال ,

در شب دوشنبه سیزدهم رمضان سال هزار هجری، قران نحسین (مریخ و مشتری) در برج سلطان اتفاق افتد. و آن دال بر وقوع فتنه ای بزرگ و هرج و مرج و خرابی ساختمان های بزرگ و حرکت لشکریان است. ,

اما این امور طولی نیابد بل کار به سرعت به انتظام و صلاح باز گردد. و اوامر و نواهی شرع بویژه به سال چهارم پس از آن قرآن نظم یابد، و خداوند داناست. ,

به شب پنج شنبه ی بیست و دوم رجب سال هزار و دوازده هجری قران علویین (مشتری و زحل) در برج قوس اتفاق افتد. ,

و آن دال بر تغییر اوضاع مردمان حتی در ادیان و ملل بود و بسیاری از شهرهای نامی دستخوش خرابی گردد و بخشی از خشکی ها به زیر آب رود و بسیاری از مشاهیر و معارف اقوام بمیرند. و دیگرانی ظاهر آیند. ,

1 کنگر ایوان شه کز کاخ کیوان برتر است رخنه ها دان کش به دیوار حصار دین دراست

2 چون سلامت ماند از تاراج نقد این حصار پاسبان در خواب و بر هر رخنه دزدی دیگر است

3 گر ندارد سیم و زر دانا منه نامش گدا در برش دل بحر دان و او شه بحر و بر است

4 کیسه خالی باش بهر رفعت یوم الحساب صفر چون خالی است، ز ارقام عدد بالاتراست

شیخ بهایی

1 اثر از دفتر چهارم - قسمت دوم در کشکول شیخ بهایی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر دفتر چهارم - قسمت دوم در کشکول شیخ بهایی شعر مورد نظر پیدا کنید.