چو می بینم کسی کز کوی او دلشاد از شیخ بهایی کشکول 1
1. چو می بینم کسی کز کوی او دلشاد می آید
فریبی کز وی اول خورده بودم یاد می آید
...
1. چو می بینم کسی کز کوی او دلشاد می آید
فریبی کز وی اول خورده بودم یاد می آید
...
1. از رویدادهائی که بین حسن صباح و وزیر خوشوقت نظام الملک اتفاق افتاد، آن که: سلطان ملکشاه فرمان داد مقداری مرمر از حلب به اصفهان آورند.
...
1. سقراط حکیم را روایت کرده اند که کسی پرسیدش، سبب زیادتی سرور تو و اندکی غمانت چیست؟ گفت: از آن است که چیزی گرد نمی کنم که از میان رفتنش دلتنگم کند.
...
1. کدام روز بیک جا قرار داشت دلم
همیشه این دل بی خانمان هوائی بود
...
1. زمغروری کلاه از سر شود دور
مبادا کس به زور خویش مغرور
...
1. شیر - ابوالحرث
...
1. در شب دوشنبه سیزدهم رمضان سال هزار هجری، قران نحسین (مریخ و مشتری) در برج سلطان اتفاق افتد. و آن دال بر وقوع فتنه ای بزرگ و هرج و مرج و خرابی ساختمان های بزرگ و حرکت لشکریان است.
...
1. کنگر ایوان شه کز کاخ کیوان برتر است
رخنه ها دان کش به دیوار حصار دین دراست
...