آوردهاند که روزى در بیابان، تاجرى میگذشت و آن تاجر از قافله باز مانده مظطرباً در بیابان میگردید که مگر خود را بقافله رساند. قضا را دزدى در آن بیابان بود، چون تاجر آن دزد را دید حیران و پریشان شده بر جاى خود بماند، دزد بر سر تاجر نهیب آورد و گفت: چه همراه دارى؟. آن مرد بیچاره یارائى زبان گشودن نداشت و نتوانست جواب گوید، دزد را بگمان آنکه از کمال استغنا او را پروائى ندارد لهذا بر او غضب شد و شمشیر بر فرق تاجر زد و از اسبش بزیر کشید و برهنه کرد و نقدش از میان باز کرد و رختش را بپوشید و باسبش سوار شد و گفت: اکنون بیا و دست مرا ببوس و بگو مبارک باشد!، ,
حالا اى گربه! تو نیز بدان عداوت جبلى که میان موش و گربه میباشد و عنادى که طالب علم را با صوفیه است مرا مخاطب و برابرى بهر عمر وزید میکنى تا آنکه بصد زحمت و مشقت از دست تو خلاص شدم و از آنوقت که خلاصى یافتم تا حال جمیع پیروان و شیخان مستجاب الدعوه را هرزهگوئى و ناسزا گرفته و میگوئى و مرا هم چنان ترسان ساختهیى که مدت عمر نمیتوانم نزدیک تو آمد، بلکه سعى در تحصیل معیشت هم بر تن دشوار است، حالا با این همه درد سر و زحمت و بدون برهان و حجت بیایم تصدیق کنم که طالب علم بر حق است و صوفى باطل؟!. ,
گربه گفت: ,
پس این همه دلیل و نظیر که آوردم همه عبث بود پس همان حرف شیخ مناسب است که گفته: ,
آوردهاند که روزى در بیابان، تاجرى میگذشت و آن تاجر از قافله باز مانده مظطرباً در بیابان میگردید که مگر خود را بقافله رساند. قضا را دزدى در آن بیابان بود، چون تاجر آن دزد را دید حیران و پریشان شده بر جاى خود بماند، دزد بر سر تاجر نهیب آورد و گفت: چه همراه دارى؟. آن مرد بیچاره یارائى زبان گشودن نداشت و نتوانست جواب گوید، دزد را بگمان آنکه از کمال استغنا او را پروائى ندارد لهذا بر او غضب شد و شمشیر بر فرق تاجر زد و از اسبش بزیر کشید و برهنه کرد و نقدش از میان باز کرد و رختش را بپوشید و باسبش سوار شد و گفت: اکنون بیا و دست مرا ببوس و بگو مبارک باشد!، ,
حالا اى گربه! تو نیز بدان عداوت جبلى که میان موش و گربه میباشد و عنادى که طالب علم را با صوفیه است مرا مخاطب و برابرى بهر عمر وزید میکنى تا آنکه بصد زحمت و مشقت از دست تو خلاص شدم و از آنوقت که خلاصى یافتم تا حال جمیع پیروان و شیخان مستجاب الدعوه را هرزهگوئى و ناسزا گرفته و میگوئى و مرا هم چنان ترسان ساختهیى که مدت عمر نمیتوانم نزدیک تو آمد، بلکه سعى در تحصیل معیشت هم بر تن دشوار است، حالا با این همه درد سر و زحمت و بدون برهان و حجت بیایم تصدیق کنم که طالب علم بر حق است و صوفى باطل؟!. ,
گربه گفت: ,
پس این همه دلیل و نظیر که آوردم همه عبث بود پس همان حرف شیخ مناسب است که گفته: ,