1 تا کی به تمنای وصال تو یگانه اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
2 خواهد به سر آید، شب هجران تو یا نه؟ ای تیر غمت را دل عشاق نشانه
3 رفتم به در صومعهٔ عابد و زاهد دیدم همه را پیش رخت راکع و ساجد
4 در میکده رهبانم و در صومعه عابد گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد