زهی عطار از بحر از عطار نیشابوری اسرارنامه 1
1. زهی عطار از بحر معانی
بالماس زفان در میچکانی
...
1. زهی عطار از بحر معانی
بالماس زفان در میچکانی
...
1. مگر میرفت آن دیوانه دل شاد
فتادش چشم بر بقال استاد
...
1. شنودم من که فردوسی طوسی
که کرد او درحکایت بی فسوسی
...
1. بپرسیدم ز پیری سال فرسود
در آن ساعت که وقت رفتنش بود
...
1. بوقت نزع پیری زار بگریست
بدو گفتند پیرا گریه از چیست
...
1. نکو گفتست آن درویش حالی
که میخواهم سه چیز از حق تعالی
...
1. شنودم من از آن داننده استاد
که چون عبادی اندر نزع افتاد
...
1. بپرسیدم در آن دم از پدر من
که چونی گفت چونم ای پسر من
...