1 اثر از بخش بیستم در اسرارنامه عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر بخش بیستم در اسرارنامه عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.

بخش بیستم در اسرارنامه عطار نیشابوری

1 چو خواهد شد دورخ در خاک ریزان دورخ در خاک مالید ای عزیزان

2 براندیشید از آن ساعت که در خاک فرو ریزد دو رخ چون برگ گل پاک

3 در آن ساعت نه بتوانید نالید نه رخ در پیش او در خاک مالید

4 کنون باری شما را قدرتی هست شبان روزی بدین سان حضرتی هست

1 شنودم من که پیری بود کامل نه چون پیران دیگر مانده غافل

2 نه شب خفتی و نه روز آرمیدی بروز و شب کسش خفته ندیدی

3 کسی پرسید کای پیر دل افروز چرا هرگز نه شب خفتی و نه روز

4 بدو گفتا نخسبد مرد دانا بهشت و دوزخش در شیب و بالا

1 شنودم من که وقتی پادشاهی که رویی داشت درخوبی چو ماهی

2 ز بهر گوی بازی رفت بیرون وزو هر لحظه صد دل خفت در خون

3 چو گوی حسن در میدان بیفکند فلک از گوی او چوگان بیفکند

4 رخش لاف جهان آرای می‌زد جهان را حسن او سرپای می‌زد

1 شنودم من که موشی در بیابان مگر دید اشتری را بی نگه‌بان

2 مهارش سخت بگرفت و دوان شد که تا اشتر بآسانی روان شد

3 چو آوردش بسوراخی که بودش نبودش جای آن اشتر چه سودش

4 بدو گفت اشتر ای گم کرده راهت من اینک آمدم کو جایگاهت

آثار عطار نیشابوری

1 اثر از بخش بیستم در اسرارنامه عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر بخش بیستم در اسرارنامه عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.