نکو باریست در دنیا از عطار نیشابوری اسرارنامه 1
1. نکو باریست در دنیا و برگی
که درخوردست سر باریش مرگی
1. نکو باریست در دنیا و برگی
که درخوردست سر باریش مرگی
1. مگر بیمار شد آن تنگ دستی
که دایم کونهٔ هیزم شکستی
1. مگر دیوانهٔ میشد براهی
سر خر دید بر پالیز گاهی
1. مگر آن روستایی بود دلتنگ
بشهر آمد همی زد مطربی چنگ
1. عزیزی بر لب دریا باستاد
نظر از هر سوی دریا فرستاد