1 اثر از بخش چهاردهم در اسرارنامه عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر بخش چهاردهم در اسرارنامه عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.

بخش چهاردهم در اسرارنامه عطار نیشابوری

1 شنودم من که جایی بی دلی بود نه از دل هم چو مابی حاصلی بود

2 زدندش کودکان سنگی زهر راه تگرگی نیز پیدا گشت ناگاه

3 بسوی آسمان برداست سر را که چون بردی دل این بی خبر را

4 تگرگ و سنگ کردی بر تنم بار شدی تو نیز با این کودکان یار

1 بدان دیوانه گفت آن مرد مؤمن که هر کو شد بکعبه گشت ایمن

2 فراوان تن زد آن دیوانه در راه که تا در مکه آمد پیش درگاه

3 هنوز از کعبه پای او بدر بود که بربودند دستارش ز سر زود

4 یکی اعرابی را دید بی نور که دستارش بتک می‌برد از دور

1 خوش است این کهنه دیر پرفسانه اگر نه مردنستی در میانه

2 درین محنت سرا اینست ماتم که ما را می‌بنگذارند با هم

3 خوشستی زندگانی و کیستی اگر نه مرگ ناخوش درپیستی

4 نشاط ار هست بی دوران غم نیست وجود ار هست بی خوف عدم نیست

1 یکی پرسید از آن مجنون پرغم که رمزی بازگوی از خلق عالم

2 چنین گفتا که خلق این خرابه همه هستند کالوی قرابه

3 بنادانی چو آن حجام استاد دمی خوش می‌کشند از خون وزباد

4 سزد گراز جهان بسیارگویی که خوش وقتیست کز وی را ز جویی

1 عزیزی گفت من عمری درین کار بعقد و جد در بودم گرفتار

2 چو پنهان می‌شدم من خود نبودم چو پیدا می‌شدم بودم چه سودم

1 شنودم کز سلف درویش حالی هوای قلیه‌ای بودش بسالی

2 چو سیمی دست داد آن مرد درویش سوی قصاب راه آورد در پیش

3 مگر قصاب ناخوش زندگانی بدادش گوشتی چو نان که دانی

4 چو پیر آن گوشت الحق نه چنان دید سراسر یا جگر یا استخوان دید

آثار عطار نیشابوری

1 اثر از بخش چهاردهم در اسرارنامه عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر بخش چهاردهم در اسرارنامه عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.