1 اثر از بخش دهم در اسرارنامه عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر بخش دهم در اسرارنامه عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.

بخش دهم در اسرارنامه عطار نیشابوری

1 یکی دریای بی پایان نهادند وزان دریا رهی با جان گشادند

2 یکی بر روی آن دریا برون شد گهی مؤمن گهی ترسا برون شد

3 درین دریا که بی قعر و کنارست عجایب در عجایب بی‌شمارست

4 زهی دریای بی‌پایان اسرار که نه سر دارد و نه بن پدیدار

1 یکی برخم نشست و خویش خم ساخت که اطلس بایدم با اسب و با ساخت

2 بدو گفتند تا اطلس شود راست ز کرباست بباید پیرهن خواست

3 برین آن مرد در خم خورد سوگند که سوگندم نخواهم برخم افکند

4 که تا من اطلس رومی نبینم درین خم تا بمیرم می‌نشینم

1 سبویی می‌ستد رندی زخمار که این ساعت گرو بستان و بردار

2 چو خورد آن باده گفتندش گرو کو گرو گفتا منم گفتند نیکو

3 زهی نیکو گرو برخیز و رو تو نیرزی نیم جو وقت گرو تو

4 اگر ارزندهٔ داری تو با خویش نیرزی تو بنزد کس از آن بیش

1 توکل کردهٔ کار اوفتاد بجای آورد چل حج پیاده

2 مگر در حج آخر با خبر بود گذر کردش بخاطر این خطر زود

3 که چل حج پیاده کرده‌ام من بانصافی بسی خون خورده‌ام من

4 چو دید آن عجب در خود مرد برخاست منادی کرد در مکه چپ و راست

1 یکی را دید آن دیوانهٔ دین که ترکی مرده را می‌کرد تلقین

2 بدو گفت اعجمی ترک توانگاه که زنده بود ناافتاده در چاه

3 نکو نشنود اندر زندگانی که مُرده بشنود تلقین چه خوانی

4 چو این ترک اعجمی بد کز جهان شد مگر زیر زمین تازی زبان شد

1 شنود آن روستایی این سخن راست که عنبر فضله گاوان دریاست

2 گوی پر آب اندر ده فرو کرد بیامد از خزی گاوی درو کرد

3 همه سرگین گاو از آب برداشت بدان عنبر فروش آمد که زرداشت

4 بدوگفت این ز من بستان بده زر کزین بهتر نبینی هیچ عنبر

آثار عطار نیشابوری

1 اثر از بخش دهم در اسرارنامه عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر بخش دهم در اسرارنامه عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.