1 اثر از بخش بیست و نهم در مصیبت نامه عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر بخش بیست و نهم در مصیبت نامه عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.

بخش بیست و نهم در مصیبت نامه عطار نیشابوری

1 گفت بوسعد آن امام ارنبی مجلسی میگفت از قول نبی

2 ره زده از در درآمد قافله ترک کرده حج دلی پر مشغله

3 آمدند آن جمع بهر زاد راه بر در مجلس که ما را زاد خواه

4 زانکه ما را ره زدند و کاروان در ره حج بازگشتیم از میان

1 پور ادهم کو دلی بیخویش داشت قرب صداشهب در آخور بیش داشت

2 گرچه دارالملک حکمش بلخ شد بلخ شد تصحیف یعنی تلخ شد

3 جان شیرینش که پر تعظیم بود یافت قلب بلخ کابراهیم بود

4 چون غم فقرش درآمد شاد شد فقر چون دید از همه آزاد شد

1 آن جوانی بود الحق بی خبر رفت پیش شیخ حلوائی مگر

2 گفت من عمری بخون گردیدهام بی سر و بن سرنگون گردیدهام

3 هم ریاضتها کشیدم بیشمار هم شب و هم روز بودم بیقرار

4 نه بدیدم هیچ در عمری دراز نه رسیدم من بهیچی مانده باز

1 بندهٔ را امتحان میکرد شاه خواند یک روزیش پیش خود پگاه

2 گفت این دم دامن من بر سرآر با من از یک جیب آنگه سربرآر

3 تا چو با من یک گریبانت بود هرچه آن من بود آنت بود

4 چون میان ما یکی حاصل شود گر خیالست ازدوئی باطل شود

1 آن یکی در پیش شیر دادگر ذم دنیا کرد بسیاری مگر

2 حیدرش گفتا که دنیا نیست بد بد توئی زیرا که دوری از خرد

3 هست دنیا بر مثال کشتزار هم شب و هم روز باید کشت و کار

4 زانکه عز و دولت دین سر بسر جمله از دنیاتوان برد ای پسر

1 سالک آمد پیش آدم خون فشان تاازان دم یابد از آدم نشان

2 گفت ای بنیاد فطرت ذات تو دو جهان پر شور ذریات تو

3 تا ابد اعجوبهٔ عالم توئی اصل کرمنا بنی آدم توئی

4 در زمین و آسمان لشکر تراست جسم و جان و جزو و کل یکسر تراست

1 شیخ گرگانی مگر آن شمع شرع میشد اندر شارعی با جمع شرع

2 بود آن وقتی نظام الملک خرد اطلسش مییافتند او زیر برد

3 با گروهی کودکان بیخبر گوی میزد در میان رهگذر

4 شیخ را با قوم چون از دور دید از میان رهگذر یکسو دوید

1 سائلی پرسید از آن شوریده حال گفت اگر نام مهین ذوالجلال

2 میشناسی بازگوی ای مرد نیک گفت نانست این بنتوان گفت لیک

3 مرد گفتش احمقی و بی قرار کی بود نام مهین نان شرم دار

4 گفت در قحط نشابور ای عجب میگذشتم گرسنه چل روز و شب

1 ابن ادهم کرد ازان رهبان سؤال کز کجا سازی تو قوتی حسب حال

2 گفت از روزی دهنده بازپرس روزیم او میدهد زو راز پرس

3 چون بظاهر روزیئی بینی حلال میمکن از باطن روزی سؤال

4 ترک جان پاک هر روزی کنی تا زجائی چارهٔ روزی کنی

آثار عطار نیشابوری

1 اثر از بخش بیست و نهم در مصیبت نامه عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر بخش بیست و نهم در مصیبت نامه عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.