سالک آمد پیش حیوان از عطار نیشابوری مصیبت نامه 1
1. سالک آمد پیش حیوان دردناک
نه امید امن ونه بیم هلاک
...
1. سالک آمد پیش حیوان دردناک
نه امید امن ونه بیم هلاک
...
1. شیر دین سفیان ثوری شمع شرع
گفت قوم خویش را کای جمع شرع
...
1. موسی عمران یکی شاگرد داشت
کو باستادی بسی سر میفراشت
...
1. آن یکی را دیگری سخت
بز گرفتی تو مرا ای شور بخت
...
1. بود برنائی بغایت کاردان
تیز فهم و زیرک و بسیار دان
...
1. در رهی میشد سنائی بیقرار
دید کناسی شده مشغول کار
...
1. مرگ را مردی بجان مشتاق شد
پیش خواجه بوعلی دقاق شد
...