سالک طیار شد پیش از عطار نیشابوری مصیبت نامه 1
1. سالک طیار شد پیش طیور
گفت ای پرندگان نار و نور
1. سالک طیار شد پیش طیور
گفت ای پرندگان نار و نور
1. گفت محمود آن جهان را پادشاه
در شکاری دور افتاد از سپاه
1. شهریاری بود عالی شیوهٔ
در جوارش بود کنج بیوهٔ
1. چون بچین افتاد اسکندر ز راه
داشتش فغفور چین در چین نگاه
1. عامربن قیس قطب نه فلک
ترهٔ یک روز می زد بر نمک
1. پیش آن دیوانهٔ شد پادشا
گفت از من حاجتی خواه ای گدا
1. آن یکی دیوانه را میتاختند
کودکانش سنگ میانداختند
1. کودکی با خویش تنها ساختی
جوز با خود جمله تنها باختی