پروانه به شمع از عطار نیشابوری مختارنامه 13
1. پروانه به شمع گفت: آخر نظری
شمعش گفتا: ز من نداری خبری
1. پروانه به شمع گفت: آخر نظری
شمعش گفتا: ز من نداری خبری
1. پروانه به شمع گفت: کم سوز مرا
شمعش گفتا: شیوه میاموز مرا
1. پروانه به شمع گفت: دمسازی من
میبینی و میکنی سراندازی من
1. پروانه به شمع گفت: غم بیشستی
گر سوز من و تو را نه در پیشستی
1. پروانه که شمع دلگشایش افتاد
دلبستگی گره گشایش افتاد
1. چون شمعِ جمال خود به پروانه نمود
پروانه ز شوقِ او فرود آمد زود