از زلفِ شکن بر از عطار نیشابوری مختارنامه 13
1. از زلفِ شکن بر شکنت میترسم
وز نرگسِ مستِ پرفنت میترسم
...
1. از زلفِ شکن بر شکنت میترسم
وز نرگسِ مستِ پرفنت میترسم
...
1. گر عفو کنی به لطف جرمی که مراست
آسان ز سرِ وجود برخواهم خاست
...
1. از زلفِ تو دل چو در عقابین افتاد
نقدش همه از نرگس تو عین افتاد
...
1. خطّت دام است و خالت او را دانه است
با دانهٔ تو مرغِ دلم همخانه است
...
1. گفتم: خط مشکین تو بر ماه خطاست
گفتا:به خطا مشک ز من باید خواست
...
1. گفتم: «کس را روی تو و موی تو نیست
تیر مژه و کمان ابروی تو نیست»
...
1. چون غمزهٔ تو جادویی آغاز نهد
ممکن نبود که هیچ غمّاز جهد
...
1. دایم گهر وصل تو میجویم باز
وز هجر تو رخ به اشک میشویم باز
...