عطار نیشابوری

صفحه 1 از 1
1 اثر از بیان وادی توحید در منطق‌الطیر عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر بیان وادی توحید در منطق‌الطیر عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / عطار نیشابوری / منطق‌الطیر / بیان وادی توحید در منطق‌الطیر

بیان وادی توحید در منطق‌الطیر عطار نیشابوری

1 بعد از این وادی توحید آیدت منزل تفرید و تجرید آیدت

2 رویها چون زین بیابان درکنند جمله سر از یک گریبان برکنند

3 گر بسی بینی عدد، گر اندکی آن یکی باشد درین ره در یکی

4 چون بسی باشد یک اندر یک مدام آن یک اندر یک، یکی باشد تمام

1 گفت آن دیوانه را مردی عزیز چیست عالم، شرح ده این مایه چیز

2 گفت هست این عالم پر نام و ننگ همچو نخلی بسته از صد گونه رنگ

3 گر به دست این نخل می‌مالد یکی آن همه یک موم گردد بی‌شکی

4 چون همه مومست و چیزی نیز نیست رو که چندان رنگ جز یک چیز نیست

1 رفت پیش بوعلی آن پیر زن کاغذی زر برد کین بستان ز من

2 شیخ گفتش عهد دارم من که نیز جز ز حق نستانم از کس هیچ‌چیز

3 پیرزن در حال گفت ای بوعلی از کجا آوردی آخر احولی

4 تو درین ره مرد عقد و حل نه‌ای چند بینی غیر اگر احول نه‌ای

1 گفت لقمان سرخسی کای اله پیرم و سرگشته و گم کرده راه

2 بنده‌ای کو پیر شد شادش کنند پس خطش بدهند و آزادش کنند

3 من کنون در بندگیت ای پادشاه همچو برفی کرده‌ام موی سیاه

4 بندهٔ بس غم کشم، شادیم بخش پیرگشتم ، خط آزادیم بخش

1 از قضا افتاد معشوقی در آب عاشقش خود را درافکند از شتاب

2 چون رسیدند آن دو تن با یک دگر این یکی پرسید از آن کای بی‌خبر

3 گر من افتادم در آن آب روان از چه افکندی تو خود را در میان

4 گفت من خود را در آب انداختم زانک خود را از تو می‌نشناختم

1 گفت روزی فرخ و مسعود بود روز عرض لشگر محمود بود

2 شد به صحرا بی‌عدد پیل و سپاه بود بالایی، بر آنجا رفت شاه

3 شد بر او هم ایاز و هم حسن هر سه می‌کردند عرض انجمن

4 بود روی عالم از پیل و سپاه همچو از مور و ملخ بگرفته راه

عطار نیشابوری

1 اثر از بیان وادی توحید در منطق‌الطیر عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر بیان وادی توحید در منطق‌الطیر عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.