1 اثر از بیان وادی معرفت در منطق‌الطیر عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر بیان وادی معرفت در منطق‌الطیر عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار عطار نیشابوری / منطق‌الطیر عطار نیشابوری / بیان وادی معرفت در منطق‌الطیر

بیان وادی معرفت در منطق‌الطیر عطار نیشابوری

1 بعد از آن بنمایدت پیش نظر معرفت را وادیی بی پا و سر

2 هیچ کس نبود که او این جایگاه مختلف گردد ز بسیاری راه

3 هیچ ره دروی نه هم آن دیگرست سالک تن، سالک جان، دیگرست

4 باز جان و تن ز نقصان و کمال هست دایم در ترقی و زوال

1 با کسی عباسه گفت ای مرد عشق ذره‌ای بر هرک تابد درد عشق

2 گر بود مردی، زنی زاید ازو ور زنیست ای بس که مرد آید ازو

3 زن ندیدی تو که از آدم بزاد مرد نشنیدی که از مریم بزاد

4 تا نتابد آنچ می‌باید تمام کار هرگز بر تو نگشاید مدام

1 پاسبانی بود عاشق گشت زار روز و شب بی‌خواب بود و بی‌قرار

2 هم دمی با عاشق بی‌خواب گفت کاخر ای بی‌خواب یک دم شب بخفت

3 گفت شد با پاسبانی عشق یار خواب کی آید کسی را زین دو کار

4 پاسبان را خواب کی لایق بود خاصه مرد پاسبان عاشق بود

1 شد مگر محمود در ویرانه‌ای دید آنجا بی‌دلی دیوانه‌ای

2 سر فرو برده به اندوهی که داشت پشت زیر بار آن کوهی که داشت

3 شاه را چون دید، گفتش دورباش ورنه بر جانت زنم صد دور باش

4 تو نه‌ای شاهی، که تو دون همتی در خدای خویش کافر نعمتی

1 بود مردی سنگ شد در کوه چین اشک می‌بارد ز چشمش بر زمین

2 بر زمین چون اشک ریزد زار زار سنگ گردد اشک آن مرد آشکار

3 گر از آن سنگی فتد در دست میغ تا قیامت زو نبارد جز دریغ

4 هست علم آن مرد پاک راست گوی گر به چین باید شدن او را بجوی

1 عاشقی از فرط عشق آشفته بود بر سر خاکی بزاری خفته بود

2 رفت معشوقش به بالینش فراز دید او را خفته وز خود رفته باز

3 رقعه‌ای بنبشت چست و لایق او بست آن بر آستین عاشق او

4 عاشقش از خواب چون بیدار شد رقعه برخواند و برو خون بار شد

آثار عطار نیشابوری

1 اثر از بیان وادی معرفت در منطق‌الطیر عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر بیان وادی معرفت در منطق‌الطیر عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.