جدا شد از بر من یار گلعذار از حکیم سبزواری غزل 115
1. جدا شد از بر من یار گلعذار دریغ
دریغ از ستم چرخ بیم دار دریغ
1. جدا شد از بر من یار گلعذار دریغ
دریغ از ستم چرخ بیم دار دریغ
1. ای که با نور خرد نور خدا میجوئی
خویش بین عکس نظر کن به کجا میپوئی
1. راه عشق است و بهرگام دوصد جان بگرو
عشق سریست نهانی به دراز گفت و شنو
1. صبا از ما بگو آن بیوفا را
شکیبا تا بکی گشتی تو ما را
حکیم سبزواری یکی از شاعران نامدار ادبیات فارسی است که در قرن 13 هجری در ایران زندگی میکرد. آثار او نمایانگر فرهنگ، اندیشه و زیباییشناسی دوران خویش است و همچنان در دل علاقهمندان به شعر فارسی جایگاه ویژهای دارد.
شعرهای حکیم سبزواری معمولاً مضامینی چون عشق، عرفان، اخلاق، دین و مسائل اجتماعی را در بر میگیرند. او با بهرهگیری از زبان فاخر و تصاویری بدیع، توانسته است احساسات انسانی را به شکلی عمیق و اثرگذار بیان کند.
در منابع تاریخی آمده است: ملا هادی سبزواری (۱۲۱۲-۱۲۸۹ هجری قمری) معروف به حکیم سبزواری فقیه و متکلم و فیلسوف شیعه ایرانی است. او در شهر سبزوار به دنیا آمد. پدرش حاج میرزا مهدی سبزواری یکی از علما بود. ملا هادی غزلهای حکمی و عرفانی نیز سرودهاست و در شعر «اسرار» تخلص میکرد. ملا هادی سبزواری عصر روز بیست و پنجم ذی الحجه سال ۱۲۸۹ قمری درگذشت. آرامگاه او در دروازه نیشابور سبزوار (اکنون معروف به فلکه زند) قراردارد.
در سایت شعرنوش میتوانید مجموعهای از غزلیات، قصاید و سایر اشعار حکیم سبزواری را با دستهبندیهای مختلف مطالعه و مرور کنید.