1 من از دوستت دارم
2 از تو سخن از به آرامی
3 از تو سخن از به تو گفتن
4 از تو سخن از به آزادی
1 دریا زبان دیگر دارد
2 با موج ها،هجوم هجاها
3 با سنگ ها،تکلم کف ها
4 دریا زبان دیگر دارد
1 در من شكسته پای هزاران رنج
2 در من گریخته رمه ی تردید
3 اشکم نشسته سرد به خاكستر
4 خاكسترم گرفته غمی جاوید
1 خواب دیدم در بیابانی دراز
2 خاک راه از خون پایم رن گشد
3 از دو چشمم ریخت زنجیر سیاه
4 حلقه زد بر دست هایم تنگ شد
1 همیشه آنکه میرود کمی از ما را
2 با خویش میبرد
3 کمی از خود را، زایر
4 با من بگذار
1 از دوردست عمر
2 تا سرزمین میلادم
3 صدها هزار فرسخ بود
4 با اسب های خسته كه راه دراز را
1 زخم ظریف عقربه در من بود
2 وقتی كه دایره كامل شد
3 معماری بیابان
4 همراه با روایت عقربه تكرار شد
1 شب ، در گریز اسب سیاه
2 یك صف درخت باقی می ماند
3 در چهار كهكشان نعل
4 یك صف درخت
1 در چتر های بسته ، باران است
2 خشكی بخارهای معلق را
3 به خود نمی پذیرد
4 و در مؤسسات تحقیق
1 تا از سپیده گفتگوی مشروط
2 برخیزد
3 من
4 تصویر هجرت از پل