تا نسوزم از یدالله رؤیایی اشعار پراکنده 26
1. تا نسوزم در حریق خون خود
2. باز شد در گوشتم سیلاب خواب
3. خواستم عریان شوم از خویش باز
1. تا نسوزم در حریق خون خود
2. باز شد در گوشتم سیلاب خواب
3. خواستم عریان شوم از خویش باز
1. شب ، در گریز اسب سیاه
2. یك صف درخت باقی می ماند
3. در چهار كهكشان نعل
1. شب ، در گریز اسب سیاه
2. یك صف درخت باقی می ماند
3. در چهار كهكشان نعل
1. از دوردست عمر
2. تا سرزمین میلادم
3. صدها هزار فرسخ بود
یدالله رؤیایی یکی از شاعران نامدار ادبیات فارسی است که در قرن 14 هجری در ایران زندگی میکرد. آثار او نمایانگر فرهنگ، اندیشه و زیباییشناسی دوران خویش است و همچنان در دل علاقهمندان به شعر فارسی جایگاه ویژهای دارد.
شعرهای یدالله رؤیایی معمولاً مضامینی چون عشق، عرفان، اخلاق، دین و مسائل اجتماعی را در بر میگیرند. او با بهرهگیری از زبان فاخر و تصاویری بدیع، توانسته است احساسات انسانی را به شکلی عمیق و اثرگذار بیان کند.
متأسفانه اطلاعات دقیقی از زندگی یدالله رؤیایی در دست نیست، اما آثار بر جای مانده از او نشان از تسلطش بر زبان و ادب فارسی دارد.
در سایت شعرنوش میتوانید مجموعهای از غزلیات، قصاید و سایر اشعار یدالله رؤیایی را با دستهبندیهای مختلف مطالعه و مرور کنید.