در میان من و تو فاصله از حمید مصدق اشعار پراکنده 1
1. در میان من و تو فاصله هاست
2. گاه می اندیشم
3. می توانی تو به لبخندی این فاصله را برداری
...
1. در میان من و تو فاصله هاست
2. گاه می اندیشم
3. می توانی تو به لبخندی این فاصله را برداری
...
1. وای، باران؛
2. باران؛
3. شیشه پنجره را باران شست .
...
1. بی تو در می یابم،
2. چون چناران کهن
3. از درون تلخی واریزم را
...
1. بعد از تو در شبان تیره و تار من
2. دیگر چگونه ماه
3. آوازهای طرح جاری نورش را
...
1. با من اکنون چه نشستن ها ، خاموشی ها
2. با تو کنون چه فراموشیهاست
3. چه کسی می خواهد
...
1. من به درماندگی صخره و سنگ
2. من به آوارگی ابر ونسیم
3. من به سرگشتگی آهوی دشت
...
1. جای تو خالی ست!
2. در تنهایی هایی که مرا
3. تا عمیق ترین دره های بی قراری
...
1. اگر تو باز نگردی
2. امید آمدنت را به گور خواهم برد
3. و کس نمی داند
...
1. گاه می اندیشم
2. خبر مرگ مرا با تو چه کس می گوید؟
3. آن زمان که خبر مرگ مرا
...
1. وای، باران؛
2. باران،
3. شیشه پنجره را باران شست .
...
1. اما من و تو
2. دور از هم می پوسیم
3. غمم از وحشت پوسیدن نیست
...
1. زان لحظه که دیده بررخت واکردم
2. زان لحظه که دیده بررخت واکردم
3. دل دادم و شعر عشق انشاء کردم
...