وای، باران؛ از حمید مصدق اشعار پراکنده 2
1. وای، باران؛
2. باران؛
3. شیشه پنجره را باران شست .
1. وای، باران؛
2. باران؛
3. شیشه پنجره را باران شست .
1. نفرینتان به جان من
2. او را رها کنید
3. نفرین اگر به دامن او گیرد
1. من با برادر محبوبم
2. از روی یک توهم بی جا
3. سرچشمه زلال تفاهم را
1. شبی آرام چون دریا بی جنبش
2. سکون ساکت سنگین سرد شب
3. مرا در قعر این گرداب بی پایاب می گیرد
حمید مصدق یکی از شاعران نامدار ادبیات فارسی است که در قرن 14 هجری در ایران زندگی میکرد. آثار او نمایانگر فرهنگ، اندیشه و زیباییشناسی دوران خویش است و همچنان در دل علاقهمندان به شعر فارسی جایگاه ویژهای دارد.
شعرهای حمید مصدق معمولاً مضامینی چون عشق، عرفان، اخلاق، دین و مسائل اجتماعی را در بر میگیرند. او با بهرهگیری از زبان فاخر و تصاویری بدیع، توانسته است احساسات انسانی را به شکلی عمیق و اثرگذار بیان کند.
متأسفانه اطلاعات دقیقی از زندگی حمید مصدق در دست نیست، اما آثار بر جای مانده از او نشان از تسلطش بر زبان و ادب فارسی دارد.
در سایت شعرنوش میتوانید مجموعهای از غزلیات، قصاید و سایر اشعار حمید مصدق را با دستهبندیهای مختلف مطالعه و مرور کنید.