پیشانی بلند از فروغ فرخزاد اشعار پراکنده 1
1. پیشانی بلند تو در نور شمعها
2. آرام و رام بود چو دریای روشنی
3. با ساقهای نقره نشانش نشسته بود!
...
1. پیشانی بلند تو در نور شمعها
2. آرام و رام بود چو دریای روشنی
3. با ساقهای نقره نشانش نشسته بود!
...
1. همه شب با دلم کسی می گفت
2. سخت آشفته ای
3. ز
...
1. می روم خسته و افسرده و زار
2. سوی منزلگه ویرانه خویش
3. به خدا می برم از شهر شما
...
1. از تنگنای محبس تاریکی،
2. از منجلاب تیره این دنیا
3. بانگ پر از نیاز مرا بشنو،
...
1. ای شب از رویای تو رنگین شده
2. سینه از عطر تو ام سنگین شده
3. ای به روی چشم من گسترده خویش
...
1. کاش چون پاییز بودم
2. کاش چون پاییز خاموش وملال انگیز بودم.
3. برگهای آرزوهایم , یکایک زرد می شد,
...
1. رفتم ، مرا ببخش و مگو او وفا نداشت
2. راهی بجز گریز برایم نمانده بود
3. این عشق آتشین پر از درد بی امید
...
1. اشعار کوتاه فروغ فرخزاد ؛
2. اگر به خانه من آمدي براي من اي مهربان چراغ
3. بياور
...
1. شاید این را شنیده ای که زنان
2. در دل « آری » و « نه » به لب دارند
3. ضعف خود را عیان نمی سازند
...
1. آنگاه
2. خورشید سرد شد
3. و برکت از زمینها رفت
...
1. کسی به فکر گل ها نیست
2. کسی به فکر ماهی ها نیست
3. کسی نمی خواهد
...
1. کاش چون پاییز بودم (فروغ فرخ زاد)
2. کاش چون پاییز بودم
3. کاش چون پاییز خاموش وملال انگیز بودم.
...