اشعار پراکنده احمدرضا احمدی

1 در کنار تو

2 در کوچه

3 چهار فصل سال ناگهان گل دادند!

4 نرگسى در چشمان تو

1 در کنار تو

2 در کوچه

3 چهار فصل سال ناگهان گل دادند!

4 نرگسى در چشمان تو

1 چه رنجی است

2 خوابیدن زیر آسمانی

3 که نه ابر دارد نه باران

4 از هراس از کلمات

1 با لبخند

2 نشانی خانه ی تو را می خواستم

3 همسایه ها می گفتند سالها پیش

4 به دریا رفت

1 از سرما هم اگر نمی‌مردیم

2 از عشق می‌مردیم

3 این دست‌های تو

4 پاسخ روز را خواهد داد

1 هنگام روز

2 کجا می روی

3 در خانه بمان

4 غمگینم

1 صبح تو بخیر

2 که ساعت حرکت قطار را به من غلط گفتی

3 که من بتوانم یک روز دیگر در کنار تو باشم

4 دوستان من ساعت حرکت قطار را

1 در کمین اندوه هستم

2 بانو

3 مرا دریاب

4 به خانه ببر

1 از تو کبریتی خواستم که شب را روشن کنم

2 تا پله‌ها و تو را گم نکنم

3 کبریت را که افروختم ، آغاز پیری بود

4 گفتم دستان‌ات را به من بسپار

1 در این ایوان

2 که اکنون ایستاده ام

3 سال تحویل می شود

4 در آن غروب ماه اسفند