صوفی بیا که آینه صافیست جام را از حافظ شیرازی

حافظ شیرازی

حافظ شیرازی

حافظ شیرازی

صوفی بیا که آینه صافیست جام را

1
صوفی بیا که آینه صافیست جام را
تا بنگری صفای می لعل‌فام را
2
راز درون پرده ز رندان مست پرس
کاین حال نیست زاهد عالی‌مقام را
3
عَنقا شکار کَس نشود دام بازچین
کآنجا همیشه باد به دست است، دام را
4
در بزم دور، یک‌دو قدح درکش و برو
یعنی طمع مدار وصال دوام را
5
ای دل شباب رفت و نچیدی گلی ز عیش
پیرانه‌سر مکن هنری ننگ و نام را
6
در عیش نقد کوش که چون آبخور نماند
آدمْ بهشتْ، روضهٔ دارُالسَلام را
7
ما را بر آستان تو بس حق خدمت است
ای خواجه بازبین به تَرَحُّم غلام را
8
حافظ مرید جام می است ای صبا برو
وز بنده بندگی برسان شیخ جام را

معنی شعر:

مناعت طبع خود را حفظ کن و از افراط و تفریط دوری کن. سعی کن واقع بین باشی و فرصت ها را مغتنم بداری. با زیردستان مهربان باش و درکارها با صاحبان خرد مشورت کن.

عکس نوشته
صوفی بیا که آینه صافیست جام را از حافظ شیرازی