- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مپسند یارا ما را به خواری کینی و بغضی با ما نداری
2 ما آشناییم از بدوِ فطرت با ما چرا تو بیگانه واری
3 دریایِ عشقت بر اوج زد موج ما در میانه تو بر کناری
4 از بیم باطل بر حق نباشی گر دوستان را ضایع گذاری
5 از عهده ی عهد نتوان برون شد آخر کم از کم کو شرط یاری
6 گر بر تو باشد حّقِ سلامی می دان فریضه از حق گزاری
7 شاید که عمری بگذشت و هرگز نامم نگویی یادم نیاری
8 دانم که آخر بر شرط اوّل هم دست گیری هم سر در آری
9 امروز رحمی فردا چه حاصل گفتن به حسرت مسکین نزاری
10 زاری نزاری خوردی نزاری نای است و ناله زیرست و زاری