- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا گل از ابر آب حیوان یافت گرد خود صد هزار دستان یافت
2 زره ابر گشت پیکان باز جوشن آب زخم پیکان یافت
3 گل خندان چو برفکند نقاب ابر را زار زار گریان یافت
4 چون صبا چاک کرد دامن گل نافهٔ مشک در گریبان یافت
5 ای نگاری که هر که دید رخت از رخ جانفزای تو جان یافت
6 به دل و جان تو را که جان و دلی هر که فرمان ببرد فرمان یافت
7 می گلرنگ خور به موسم گل که گل تازهروی باران یافت
8 میخور و شاد زی که خوشتر ازین یک نفس در دو کون نتوان یافت
9 می به عطار ده به سرخی لعل که زمی جان چو در درخشان یافت