1 جز در سر زلف تو نیاساید جان وندر تن من بی تو نمی پاید جان
2 گر سیم و زرم نماند جان دربازم کز بهر چنین روز بگار آید جان
1 هر نفس کان نز پی یاد جلال ذوالجلال در جهان جان بر آری آن وبالست آن وبال
2 هان بتوحید خدای و نعت پیغمبر گرای تا شود کفارت آن ترهات خط و خال
1 هیچ رنگ عافیت در خیر عالم نماند هیچ بوی خوشدلی با گوهر آدم نماند
2 از براین خاک یکتن آسوده نیست زیر این سقف مقرنس یک دل خرم نماند
1 ای محرم خانه محرم وی محرم کعبه معظم
2 ای در همه چیزها موفق وی در همه کارها مقدم