پندنامه عطار نیشابوری

حمد بی حد آن خدای پاک را
آنکه ایمان داد مشتی خاک را
آنکه در آدم دمید او روح را
داد از طوفان نجات او نوح را
آنکه فرمان کرد قهرش باد را
تا سزای داد قوم عاد را
آنکه لطف خویش را اظهار کرد
بر خلیلش نار را گلزار کرد
سید الکونین ختم المرسلین
آخر آمد بود فخر الاولین
آنکه آمد نه فلک معراج او
انبیاء و اولیاء محتاج او
شد وجودش رحمة للعالمین
مسجد اوشد همه روی زمین
آنکه یارش بد ابوبکر و عمر
از سر انگشت او شق شد قمر
آن امامانی که کردند اجتهاد
رحمت بر حق برروان جمله باد
بوحنیفه بود امام با صفا
آن سراج امتان مصطفا
باد فضل حق قرین جان او
شاد باد ارواح شاگردان او
صاحبش بویوسف القاضی شده
وز محمد ذوالمنن راضی شده
پادشاها جرم ما را در گذار
ما گنه کاریم و تو آمرزگار
تو نکوکاری و ما بد کرده‌ایم
جرم بی‌پایان و بیحد کرده‌ایم
سالها در فسق و عصیان گشته‌ایم
آخر از کرده پشیمان گشته‌ایم
روز و شب اندر معاصی بوده‌ایم
غافل از یؤخذ نواصی بوده‌ایم
عاقل آن باشد که او شاکر بود
و آنگهی بر نفس خود قادر بود
هر کهخشم خود فرو خورد ای جوان
باشد او از رستگاران جهان
آن بود ابلهترین مردمان
کز پی نفس و هوا باشد دوان
وانگهی پندارد آن تاریک رای
خواهد آمرزیدنش آخر خدای
ای برادر گر تو هستی حق طلب
جز بفرمان خدا مگشای لب
گر خبر داری زحی لایموت
بر دهان خود بنه مهر سکوت
ای پسر پند و نصیحت گوش کن
گر نجاتی بایدت خاموش کن
هر کرا گفتار بسیارش بود
دل درون سینه بیمارش بود
هرکه باشد اهل ایمان ای عزیز
پاک دارد چار چیز از چارچیز
از حسد اول تو دل را پاک دار
خویشتن را بعد از آن مومن شمار
پاک دار از کذب و از غیبت زبان
تا که ایمانت نیفتد در زیان
پاک اگر داری عمل را از ریا
شمع ایمان ترا باشد ضیا
اصل ایمان هست شش چیز ای وحید
با تو گویم گر بدل خواهی شنید
سه از آن شش با یقین خوف و رجاست
پس توکل با محبت با حیاست
هرکرا نور یقین حاصل بود
صاحب ایمان و روشن دل بود
هر که خوفی نبود اندر جان او
ای پسر باشد ضعیف ایمان او
چار خصلت ای برادر در جهان
پادشاهان را همی دارد زیان
پادشه چون در ملا خندان بود
بی گمان در هیبتش نقصان بود
باز صحبت داشتن با هر فقیر
پادشاهان را همی دارد حقیر
با زنان بسیار اگر خلوت کند
خویشتن را شاه بی هیبت کند
چارچیز آمد بزرگی را دلیل
هر که آن دارد بود مرد جلیل
علم را اعزاز کردن بی حساب
خلق را دادن جواب با صواب
دیگر آن باشد که جوید وصل اوست
وانکه از دشمن حذر کردن نکوست
هر که دارد دانش و عقل و تمیز
اهل عقل و علم را دارد عزیز